.comment-link {margin-left:.6em;}
Wednesday, January 10, 2007
سرما خوردگی بد
اومدم ولی بعد از چند روز در این مدتی که نمینوشتم سرما بدی خوردم که امیدوارم هیچکسی در روی کره زمین چنین سرمایی نخوره این سرما خوردگی همه چیز داشت از بدن درد گرفته تا آب ریزش بینی و چشم خداییش خیلی بد بود هنوز هم که هنوزه اثرات این بیماری در بدن به شکل کامل از بین نرفته الان گاهی وقت ها سرفه های بدی میکنم در این چند وقت فهمیدم که سرما خوردگی یعنی چی این که ما خوردیم آنفلانزا بود نه سر ما خوردگی در این چند وقت هم فکر میکنم که در زندگیم یک چیزی کم شده نمی دونم چی مثل این میمونه که یک مهمونی بیاد خونه شما و تو با اون مهمون هم کلی دوست باشی وقتی اون مهمون از خوندتون میره چه احساسی بهت دست میده احساس تنهایی بی حالی من الان درست در این چند روز همونجوری هستم و دنبال اون چیزی هستم که الان ندارمش امیدوارم که بتونم پیداش کنم چون اصلا این احساس حال نمیده امیدوارم
 
posted by dastnevis at 7:27 AM | Permalink |


0 Comments:


free html hit counter